نگاهى به ترجمه هاى گوناگون قرآن كريم
نگاهى به ترجمه هاى گوناگون قرآن كريم
نويسنده:سعيد رحمانى منبع:روزنامه ايران
بى گمان خواندن قرآن كريم تأثير مثبتى بر روح و روان انسان مى گذارد. ولى خواندن آيات كه به زبان عربى نازل شده، كمترين كارى است كه يك مسلمان مى تواند انجام دهد. مراجعه به ترجمه فارسى قرآن كريم، راهى است براى فهميدن بهتر آيات الهى. هر چند كسى ادعاى فهم و درك كامل آن را ندارد، اما به هر حال خوب است پس از خواندن هر آيه به معناى فارسى آن نيز توجه شود تا بتوان خواندن را به عمل كردن نزديك كرد.
نخستين ترجمه
در زمان رسول مكرم اسلام (ص) گروهى از ايرانى هاى مسلمان نامه اى به سلمان فارسى مى نويسند و از او مى خواهند كه سوره حمد را برايشان ترجمه كند و او نيز اين كار را انجام مى دهد. در برخى از منابع آمده است كه سلمان «بسم الله الرحمن الرحيم» را اين طور ترجمه كرد: «به نام يزدان بخشاينده بخشايند» و رسول اكرم (ص) نيز ايرادى بر آن نگرفتند. بنابراين شايد بتوان گفت قديمى ترين ترجمه قرآن، ترجمه فارسى آن است كه ايرانى ها آغازگر آن بوده اند.
موافق و مخالف
همين ابتدا بايد اشاره كنيم كه برخى با هرگونه ترجمه قرآن كريم مخالفند و معتقدند كه اعجاز بيانى قرآن كريم در ترجمه رعايت نمى شود. البته اين صحيح است كه كلمات فارسى ظرفيت انتقال معناى كلام عربى را ندارد اما اينها دليل قانع كننده اى براى ترجمه نكردن قرآن كريم نيست. فراگيرى زبان عربى و آشنايى با زبان قرآن كريم بهترين راه براى فهم آن است اما نبايد از همه توقع داشت كه به زبان عربى مسلط شوند و بدون نياز به ترجمه، قرآن كريم را بخوانند و بفهمند. علاوه بر اين و از آن جايى كه اين كتاب آسمانى براى تمام انسانها نازل شده است، توقع بى جايى است كه بخواهيم ملل مختلف را كه هر كدام با زبان خاصى حرف مى زنند وادار كنيم عربى را آنقدر خوب ياد بگيرند كه ديگر نيازى به ترجمه نباشد. پس بايد به طرفداران و موافقان ترجمه حق بدهيم و با توجه به ضعف هاى ترجمه، وجود آن را لازم و ضرورى بدانند.
معناى ترجمه
دهخدا اصل لغت ترجمه را فارسى مى داند و مى گويد: ترجمان از تر زبان گرفته شده و دكتر معين در فرهنگ خود آورده است: «ترجمه از مصدر گزاردن، گزارش كردن و گردانيدن از زبانى به زبانى ديگر است.»
اما ديگران نيز نظراتى درباره معناى كلمه ترجمه دارند. برخى معتقدند: ترجمه يعنى رساندن كلام به كسى كه آن را نشنيده است و عده اى ترجمه را بيان بيوگرافى يا شرح حال مى دانند. اما در عرف، بيشتر به برگرداندن معناى كلامى از زبانى به زبان ديگر ترجمه مى گويند.
انواع ترجمه
استاد معرفت، انواع ترجمه را به سه دسته تقسيم مى كند:
۱- ترجمه تحت اللفظى يا همگام. به اين صورت كه مترجم به جاى هر كلمه از زبان اصلى، كلمه اى از زبان مورد نظر را جايگزين مى كند. سپس جمله ها و تركيب بندى هاى كلام را يك به يك، كلمه به كلمه، تعويض و تبديل مى كند و تا پايان همين گونه ادامه مى دهد. اين نوع ترجمه به دليل آنكه زيبايى سخن را منتقل نمى كند چندان مطلوب به نظر نمى رسد.
۲- ترجمه آزاد: در اين روش مترجم مى كوشد معنايى را از قالبى به قالب ديگر بريزد تا معناى مورد نظر كاملاً ادا شود. يعنى تا آنجا كه ممكن است منظور متن اصلى برگردانده شود و تا حد امكان كلمات متن اصلى و ترجمه، مطابق يكديگر و جايگزين هم شوند. در غير اين صورت به تقدم و تأخر و كم و زياد كردن برخى عبارات دست مى زند. نام ديگر اين ترجمه، ترجمه معنوى است كه از بهترين روش هاى ترجمه است.
۳- ترجمه تفسيرى: در اين نوع ترجمه مترجم به شرح و بسط مطالب مى پردازد ولى به زبان ديگرى غير از زبان اصلى متن، مانند تفسيرهاى فارسى قرآن كريم .
ترجمه خوب
شايد مهم ترين نكته در ترجمه قرآن مجيد ، رعايت امانت الهى است. يعنى بايد نزديك ترين كلمه از نظر معنا به كلمه اصلى انتخاب شود تا پيام الهى صحيح و كامل منتقل شود. گرچه باز هم برخى معتقدند كه براى بسيارى از كلمات عربى نمى توان معادل فارسى پيدا كرد اما به هر حال مترجم بايد بكوشد بهترين كلمات و نزديكترين واژه ها را انتخاب كند.
گذشته از اين، سادگى و روانى ترجمه نيز بايد مدنظر قرار بگيرد تا براى مخاطب عام قرآن كريم قابل استفاده وسهل تر باشد. روشن است كه كلمات سنگين و ناآشنا و ثقيل نه تنها مخاطب را جذب مى كند بلكه ممكن است ترجمه اى ديگر هم براى ترجمه اول نوشته شود تا مفهوم به خواننده قرآن كريم منتقل شود.
بنابراين مترجم قرآن كريم بايد ضمن تسلط بر دو زبان فارسى و عربى كارشناس علوم قرآن كريم و تفسير باشد. علاوه بر اينها شخصيت روحى و معنوى مترجم مى تواند بر ترجمه او اثرگذار باشد. مترجم قرآن كريم، مترجم كلام الهى از زبانى به زبان ديگر است و اين جايگاه كمى نيست.
قديمى ترين ترجمه قرآن كريم كه موجود است، «قرآن قدس» نام دارد وترجمه معروف مرحوم الهى قمشه اى سرآغازى براى ترجمه هاى تازه و دوره جديد ترجمه قرآن كريم بوده است. اين ترجمه از رايج ترين ترجمه هاى ۵۰سال اخير است.
بهاءالدين خرمشاهى، مترجم و قرآن پژوه معتقد است: «مردم عادى قادر به تفكيك اضافه ها و متن اصلى در ترجمه الهى قمشه اى نيستند. اگر مترجم دانشور مى توانست افزوده هاى خود را در داخل قلاب يا پرانتز بياورد بسيار خوب بود و كارى بود كارستان. ولى چنين نكرده است و اين ترجمه زير بار اين عيب و ايراد نمى تواند كمر راست كند.»
در اين ميان، گاهى از ترجمه هاى محمد مهدى فولادوند و سيدجلال الدين مجتبوى به عنوان بهترين ترجمه هاى معاصر نام برده مى شود. فولادوند استاد بازنشسته دانشگاه تهران است. او بى آنكه عجله اى براى انتشار ترجمه خود داشته باشد سالها و بارها آن را بازخوانى كرد و به مدت ۳ سال با نظارت گروه۶ نفره ترجمه اش را ويرايش كرد.
ترجمه فولادوند ترجمه اى نسبتاً ساده و روان است كه مفاهيم در آن به هيچ عنوان پيچيده نيستند و اضافه هاى تفسيرى اش در داخل قلاب آمده است. مترجم درباره ترجمه اش مى نويسد: «ما به عنايت الهى كوشيده ايم كه با حداقل توضيحات بين الهلالين، معناى بلند كتاب آسمانى را توضيح دهيم و ضماير حروف مؤكده و مقدره را ناديده و تا حد ممكن از آن متن مقدس فاصله نگيريم و احياناً اگر مقتضى موجود و مانع مفقود بود، نوعى وزن عروضى را در انعكاس پاره اى از آيات مكى چاشنى ترجمه كنيم.»
سيدجلال الدين مجتبوى نيز استاد دانشگاه تهران است و در ترجمه اش متن قرآنى و متن فارسى در دو صفحه جداگانه آمده، يعنى در سمت راست متن آيات و در صفحات سمت چپ ترجمه فارسى آورده شده است. در بين ترجمه جملاتى به عنوان توضيح يا تفسير در بين قلاب قرار گرفته و هر جا كه مرجع ضميرى مشخص نبوده، آن مرجع در داخل پرانتز آمده است.
مجتبوى نيز در پايان ترجمه اش اشاره مى كند « در اين ترجمه تا آنجا كه ممكن بوده است از كلمات فارسى استفاده كرده ايم كه اين مقتضاى ترجمه است ولى معتقد به نوشتن فارسى سره نيستيم زيرا زبانى نامفهوم است.»
موسوى گرمارودى نيز ترجمه اى بر قرآن نوشته است كه با توجه به توانايى هاى اين مترجم، مى توان آن را يك ترجمه خوب ادبى ناميد. وى در باره ترجمه اش نوشته است: «زبان ترجمه من، نثر معيار است با اندك چاشنى باستان گرايى. آن هم به اين سبب كه قرآن كريم در پانزده قرن پيش و براساس زبان عربى فصيح رايج آن روزگار فرو فرستاده شده است و خواسته ام اندكى باستان گرايى داشته باشد اما نه چندان كه از نثر معيار دور شود.»
ترجمه اى متفاوت
در ميان همه ترجمه ها كه نثر است، اميد مجد، قرآن كريم را به زبان نظم ترجمه كرده است. اين ترجمه شامل ۱۸ هزار بيت و در قالب مثنوى است.
فولادوند درباره اين ترجمه مى گويد: برگرداندن سخن خداوند به نظم بسيار دشوار و مشكل است و ما در نثر هم خالى از اشتباه نيستيم. او مى نويسد: «در دهه اخير ترجمه هاى قرآن كريم افتان و خيزان مى رود تا راه درست خود را پيدا كند.» بهاءالدين خرمشاهى درباره اميد مجد كه قرآن كريم را در سن ۲۵ سالگى به نظم درآورده اين گونه مى نويسد: «بنده به عنوان يك آشنا با ادب فارسى و ترجمه قرآن كريم و مسائل قرآن پژوهى، ترجمه ايشان را مى پسندم و سادگى و روانى و بى پيرايگى آن به دلم مى نشيند.»
در هر حال آنچه مسلم است اين است كه همه كوشيده اند تا بتوانند پيام الهى را بى كم و كاست در دسترس مسلمانان قرار دهند. نكته مهم در اين ميان آن است كه تا حد توان و هر كس در جايگاه خود، حق حقيقى پيام خداى متعال را انجام دهد و راهى به سوى عبوديت در پيش گيرد.
بسم الله الرحمن الرحيم(۱) الحمدلله رب العالمين(۲) الرحمن الرحيم(۳) مالك يوم الدين(۴) اياك نعبد و اياك نستعين(۵) اهدناالصراط المستقيم(۶) صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم ولاالظالين(۷)
ترجمه الهى قمشه اى: به نام خداوند بخشنده مهربان(۱) ستايش خداى را كه پروردگار جهانيان است(۲) خدايى كه بخشنده و مهربان است(۳) پادشاه روز جزاست (روز كيفر نيك و بد خلق)(۴) پروردگارا تنها تو را مى پرستيم و از تو يارى مى جوييم و بس(۵) تو ما را به راه راست هدايت فرما(۶) راه آنان كه به آنها انعام فرمودى نه راه كسانى كه برآنها خشم فرمودى و نه گمراهان عالم(۷)
ترجمه محمد مهدى فولادوند:
به نام خداوند رحمتگر مهربان(۱) ستايش خدا را كه پروردگار جهانيان(۲) (خداوند) رحمتگر مهربان(۳) مالك (وپادشا) روز جزاست(۴) تو را مى پرستيم تنها و بس، به جز تو نجوييم يارى
ز كس(۵) به راه راست ما را راهبر باش(۶) راه آنان كه برخوردارشان كرده اى، نه كسانى كه در خور خشم اند و نه گمراهان(۷)
ترجمه جلال الدين مجتبوى:
به نام خداوندبخشاينده مهربان(۱) سپاس و ستايش خداى راست، پروردگار جهانيان(۲) آن بخشاينده مهربان(۳) خداوند- يا فرمانرواى- روز حساب و پاداش(۴) تنها تو را مى پرستيم و از تو يارى مى خواهيم(۵) راه راست را به ما بنماى- و ما را بر آن پايدار بدار(۶) راه كسانى كه به آنها نعمت داده اى- نيكو داشت كردى- نه خشم گرفتگان برآنان و نه گمراهان(۷)
ترجمه ابوالقاسم پاينده:
به نام خداى رحمان رحيم(۱) ستايش خدا را كه پروردگار همگان(۲) رحمان و رحيم(۳) فرمانرواى رو جزاست(۴) [خدايا] تو را مى پرستيم و از تو يارى مى خواهيم(۵) ما را به راه راست هدايت فرما(۶) راه كسانى كه موهبتشان داده اى، نه غضب شدگان و گمراهان(۷)
ترجمه بهاءالدين خرمشاهى:
به نام خداوند بخشنده مهربان(۱) سپاس خداوند را كه پروردگار جهانيان است(۲) خداى رحمان مهربان(۳) دادار روز جزا(۴) [خداوندا] تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو يارى مى خواهيم(۵) ما را به راه راست استوار بدار(۶) راه كسانى كه آنان را نواخته اى، آنان نه كه از نظر انداخته اى، و نه گمراهان(۷)
ترجمه اميد مجد:
سرآغاز گفتار نام خداست
كه رحمتگر و مهربان خلق راست
ستايش بود ويژه كردگار
كه بر عالمين است پروردگار(۱)
كه بخشنده و مهربان است نيز(۲)
بود صاحب عرصه رستخيز(۳)
تو را مى پرستيم تنها و بس
نداريم ياور به غير توكس (۴)
بشو هادى ما به راه درست(۵)
ره آن كه منعم ز نعمات توست
نه آنان كه خشمت برايشان رواست
نه آن ها كه هستند گمره ز راست(۶)
نخستين ترجمه
در زمان رسول مكرم اسلام (ص) گروهى از ايرانى هاى مسلمان نامه اى به سلمان فارسى مى نويسند و از او مى خواهند كه سوره حمد را برايشان ترجمه كند و او نيز اين كار را انجام مى دهد. در برخى از منابع آمده است كه سلمان «بسم الله الرحمن الرحيم» را اين طور ترجمه كرد: «به نام يزدان بخشاينده بخشايند» و رسول اكرم (ص) نيز ايرادى بر آن نگرفتند. بنابراين شايد بتوان گفت قديمى ترين ترجمه قرآن، ترجمه فارسى آن است كه ايرانى ها آغازگر آن بوده اند.
موافق و مخالف
همين ابتدا بايد اشاره كنيم كه برخى با هرگونه ترجمه قرآن كريم مخالفند و معتقدند كه اعجاز بيانى قرآن كريم در ترجمه رعايت نمى شود. البته اين صحيح است كه كلمات فارسى ظرفيت انتقال معناى كلام عربى را ندارد اما اينها دليل قانع كننده اى براى ترجمه نكردن قرآن كريم نيست. فراگيرى زبان عربى و آشنايى با زبان قرآن كريم بهترين راه براى فهم آن است اما نبايد از همه توقع داشت كه به زبان عربى مسلط شوند و بدون نياز به ترجمه، قرآن كريم را بخوانند و بفهمند. علاوه بر اين و از آن جايى كه اين كتاب آسمانى براى تمام انسانها نازل شده است، توقع بى جايى است كه بخواهيم ملل مختلف را كه هر كدام با زبان خاصى حرف مى زنند وادار كنيم عربى را آنقدر خوب ياد بگيرند كه ديگر نيازى به ترجمه نباشد. پس بايد به طرفداران و موافقان ترجمه حق بدهيم و با توجه به ضعف هاى ترجمه، وجود آن را لازم و ضرورى بدانند.
معناى ترجمه
دهخدا اصل لغت ترجمه را فارسى مى داند و مى گويد: ترجمان از تر زبان گرفته شده و دكتر معين در فرهنگ خود آورده است: «ترجمه از مصدر گزاردن، گزارش كردن و گردانيدن از زبانى به زبانى ديگر است.»
اما ديگران نيز نظراتى درباره معناى كلمه ترجمه دارند. برخى معتقدند: ترجمه يعنى رساندن كلام به كسى كه آن را نشنيده است و عده اى ترجمه را بيان بيوگرافى يا شرح حال مى دانند. اما در عرف، بيشتر به برگرداندن معناى كلامى از زبانى به زبان ديگر ترجمه مى گويند.
انواع ترجمه
استاد معرفت، انواع ترجمه را به سه دسته تقسيم مى كند:
۱- ترجمه تحت اللفظى يا همگام. به اين صورت كه مترجم به جاى هر كلمه از زبان اصلى، كلمه اى از زبان مورد نظر را جايگزين مى كند. سپس جمله ها و تركيب بندى هاى كلام را يك به يك، كلمه به كلمه، تعويض و تبديل مى كند و تا پايان همين گونه ادامه مى دهد. اين نوع ترجمه به دليل آنكه زيبايى سخن را منتقل نمى كند چندان مطلوب به نظر نمى رسد.
۲- ترجمه آزاد: در اين روش مترجم مى كوشد معنايى را از قالبى به قالب ديگر بريزد تا معناى مورد نظر كاملاً ادا شود. يعنى تا آنجا كه ممكن است منظور متن اصلى برگردانده شود و تا حد امكان كلمات متن اصلى و ترجمه، مطابق يكديگر و جايگزين هم شوند. در غير اين صورت به تقدم و تأخر و كم و زياد كردن برخى عبارات دست مى زند. نام ديگر اين ترجمه، ترجمه معنوى است كه از بهترين روش هاى ترجمه است.
۳- ترجمه تفسيرى: در اين نوع ترجمه مترجم به شرح و بسط مطالب مى پردازد ولى به زبان ديگرى غير از زبان اصلى متن، مانند تفسيرهاى فارسى قرآن كريم .
ترجمه خوب
شايد مهم ترين نكته در ترجمه قرآن مجيد ، رعايت امانت الهى است. يعنى بايد نزديك ترين كلمه از نظر معنا به كلمه اصلى انتخاب شود تا پيام الهى صحيح و كامل منتقل شود. گرچه باز هم برخى معتقدند كه براى بسيارى از كلمات عربى نمى توان معادل فارسى پيدا كرد اما به هر حال مترجم بايد بكوشد بهترين كلمات و نزديكترين واژه ها را انتخاب كند.
گذشته از اين، سادگى و روانى ترجمه نيز بايد مدنظر قرار بگيرد تا براى مخاطب عام قرآن كريم قابل استفاده وسهل تر باشد. روشن است كه كلمات سنگين و ناآشنا و ثقيل نه تنها مخاطب را جذب مى كند بلكه ممكن است ترجمه اى ديگر هم براى ترجمه اول نوشته شود تا مفهوم به خواننده قرآن كريم منتقل شود.
بنابراين مترجم قرآن كريم بايد ضمن تسلط بر دو زبان فارسى و عربى كارشناس علوم قرآن كريم و تفسير باشد. علاوه بر اينها شخصيت روحى و معنوى مترجم مى تواند بر ترجمه او اثرگذار باشد. مترجم قرآن كريم، مترجم كلام الهى از زبانى به زبان ديگر است و اين جايگاه كمى نيست.
قديمى ترين ترجمه قرآن كريم كه موجود است، «قرآن قدس» نام دارد وترجمه معروف مرحوم الهى قمشه اى سرآغازى براى ترجمه هاى تازه و دوره جديد ترجمه قرآن كريم بوده است. اين ترجمه از رايج ترين ترجمه هاى ۵۰سال اخير است.
بهاءالدين خرمشاهى، مترجم و قرآن پژوه معتقد است: «مردم عادى قادر به تفكيك اضافه ها و متن اصلى در ترجمه الهى قمشه اى نيستند. اگر مترجم دانشور مى توانست افزوده هاى خود را در داخل قلاب يا پرانتز بياورد بسيار خوب بود و كارى بود كارستان. ولى چنين نكرده است و اين ترجمه زير بار اين عيب و ايراد نمى تواند كمر راست كند.»
در اين ميان، گاهى از ترجمه هاى محمد مهدى فولادوند و سيدجلال الدين مجتبوى به عنوان بهترين ترجمه هاى معاصر نام برده مى شود. فولادوند استاد بازنشسته دانشگاه تهران است. او بى آنكه عجله اى براى انتشار ترجمه خود داشته باشد سالها و بارها آن را بازخوانى كرد و به مدت ۳ سال با نظارت گروه۶ نفره ترجمه اش را ويرايش كرد.
ترجمه فولادوند ترجمه اى نسبتاً ساده و روان است كه مفاهيم در آن به هيچ عنوان پيچيده نيستند و اضافه هاى تفسيرى اش در داخل قلاب آمده است. مترجم درباره ترجمه اش مى نويسد: «ما به عنايت الهى كوشيده ايم كه با حداقل توضيحات بين الهلالين، معناى بلند كتاب آسمانى را توضيح دهيم و ضماير حروف مؤكده و مقدره را ناديده و تا حد ممكن از آن متن مقدس فاصله نگيريم و احياناً اگر مقتضى موجود و مانع مفقود بود، نوعى وزن عروضى را در انعكاس پاره اى از آيات مكى چاشنى ترجمه كنيم.»
سيدجلال الدين مجتبوى نيز استاد دانشگاه تهران است و در ترجمه اش متن قرآنى و متن فارسى در دو صفحه جداگانه آمده، يعنى در سمت راست متن آيات و در صفحات سمت چپ ترجمه فارسى آورده شده است. در بين ترجمه جملاتى به عنوان توضيح يا تفسير در بين قلاب قرار گرفته و هر جا كه مرجع ضميرى مشخص نبوده، آن مرجع در داخل پرانتز آمده است.
مجتبوى نيز در پايان ترجمه اش اشاره مى كند « در اين ترجمه تا آنجا كه ممكن بوده است از كلمات فارسى استفاده كرده ايم كه اين مقتضاى ترجمه است ولى معتقد به نوشتن فارسى سره نيستيم زيرا زبانى نامفهوم است.»
موسوى گرمارودى نيز ترجمه اى بر قرآن نوشته است كه با توجه به توانايى هاى اين مترجم، مى توان آن را يك ترجمه خوب ادبى ناميد. وى در باره ترجمه اش نوشته است: «زبان ترجمه من، نثر معيار است با اندك چاشنى باستان گرايى. آن هم به اين سبب كه قرآن كريم در پانزده قرن پيش و براساس زبان عربى فصيح رايج آن روزگار فرو فرستاده شده است و خواسته ام اندكى باستان گرايى داشته باشد اما نه چندان كه از نثر معيار دور شود.»
ترجمه اى متفاوت
در ميان همه ترجمه ها كه نثر است، اميد مجد، قرآن كريم را به زبان نظم ترجمه كرده است. اين ترجمه شامل ۱۸ هزار بيت و در قالب مثنوى است.
فولادوند درباره اين ترجمه مى گويد: برگرداندن سخن خداوند به نظم بسيار دشوار و مشكل است و ما در نثر هم خالى از اشتباه نيستيم. او مى نويسد: «در دهه اخير ترجمه هاى قرآن كريم افتان و خيزان مى رود تا راه درست خود را پيدا كند.» بهاءالدين خرمشاهى درباره اميد مجد كه قرآن كريم را در سن ۲۵ سالگى به نظم درآورده اين گونه مى نويسد: «بنده به عنوان يك آشنا با ادب فارسى و ترجمه قرآن كريم و مسائل قرآن پژوهى، ترجمه ايشان را مى پسندم و سادگى و روانى و بى پيرايگى آن به دلم مى نشيند.»
در هر حال آنچه مسلم است اين است كه همه كوشيده اند تا بتوانند پيام الهى را بى كم و كاست در دسترس مسلمانان قرار دهند. نكته مهم در اين ميان آن است كه تا حد توان و هر كس در جايگاه خود، حق حقيقى پيام خداى متعال را انجام دهد و راهى به سوى عبوديت در پيش گيرد.
بسم الله الرحمن الرحيم(۱) الحمدلله رب العالمين(۲) الرحمن الرحيم(۳) مالك يوم الدين(۴) اياك نعبد و اياك نستعين(۵) اهدناالصراط المستقيم(۶) صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم ولاالظالين(۷)
ترجمه الهى قمشه اى: به نام خداوند بخشنده مهربان(۱) ستايش خداى را كه پروردگار جهانيان است(۲) خدايى كه بخشنده و مهربان است(۳) پادشاه روز جزاست (روز كيفر نيك و بد خلق)(۴) پروردگارا تنها تو را مى پرستيم و از تو يارى مى جوييم و بس(۵) تو ما را به راه راست هدايت فرما(۶) راه آنان كه به آنها انعام فرمودى نه راه كسانى كه برآنها خشم فرمودى و نه گمراهان عالم(۷)
ترجمه محمد مهدى فولادوند:
به نام خداوند رحمتگر مهربان(۱) ستايش خدا را كه پروردگار جهانيان(۲) (خداوند) رحمتگر مهربان(۳) مالك (وپادشا) روز جزاست(۴) تو را مى پرستيم تنها و بس، به جز تو نجوييم يارى
ز كس(۵) به راه راست ما را راهبر باش(۶) راه آنان كه برخوردارشان كرده اى، نه كسانى كه در خور خشم اند و نه گمراهان(۷)
ترجمه جلال الدين مجتبوى:
به نام خداوندبخشاينده مهربان(۱) سپاس و ستايش خداى راست، پروردگار جهانيان(۲) آن بخشاينده مهربان(۳) خداوند- يا فرمانرواى- روز حساب و پاداش(۴) تنها تو را مى پرستيم و از تو يارى مى خواهيم(۵) راه راست را به ما بنماى- و ما را بر آن پايدار بدار(۶) راه كسانى كه به آنها نعمت داده اى- نيكو داشت كردى- نه خشم گرفتگان برآنان و نه گمراهان(۷)
ترجمه ابوالقاسم پاينده:
به نام خداى رحمان رحيم(۱) ستايش خدا را كه پروردگار همگان(۲) رحمان و رحيم(۳) فرمانرواى رو جزاست(۴) [خدايا] تو را مى پرستيم و از تو يارى مى خواهيم(۵) ما را به راه راست هدايت فرما(۶) راه كسانى كه موهبتشان داده اى، نه غضب شدگان و گمراهان(۷)
ترجمه بهاءالدين خرمشاهى:
به نام خداوند بخشنده مهربان(۱) سپاس خداوند را كه پروردگار جهانيان است(۲) خداى رحمان مهربان(۳) دادار روز جزا(۴) [خداوندا] تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو يارى مى خواهيم(۵) ما را به راه راست استوار بدار(۶) راه كسانى كه آنان را نواخته اى، آنان نه كه از نظر انداخته اى، و نه گمراهان(۷)
ترجمه اميد مجد:
سرآغاز گفتار نام خداست
كه رحمتگر و مهربان خلق راست
ستايش بود ويژه كردگار
كه بر عالمين است پروردگار(۱)
كه بخشنده و مهربان است نيز(۲)
بود صاحب عرصه رستخيز(۳)
تو را مى پرستيم تنها و بس
نداريم ياور به غير توكس (۴)
بشو هادى ما به راه درست(۵)
ره آن كه منعم ز نعمات توست
نه آنان كه خشمت برايشان رواست
نه آن ها كه هستند گمره ز راست(۶)
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}